Shoma5

شبکه مهندسان ساختمان ایران

دل نوشته

  • ۱۹۶۷

 

 

آموخته ام که:

با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه،

رختخواب خرید ولی خواب نه،

ساعت خرید ولی زمان نه،

می توان مقام خرید

ولی احترام نه،

می توان کتاب خرید ولی دانش نه،

 دارو خرید ولی سلامتی نه،

 خانه خرید ولی زندگی نه و

بالاخره ، می توان

قلب

خرید، ولی عشق را نه.

 آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت.

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای

با وی

به دور از جدی بودن باشیم.

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی.

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است.

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند.

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد.

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به

دست بیاورم.

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد.

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.

آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم.

آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.

چارلی چاپلین

 

  •  حاضرم مدارک را حضورا خدمتتان ارایه کنم آقای آزادی بیان و یا در هر سایتی که فرمودید آپلود کنم
    پاسخ:
    بسیار بر من و سایر همکاران لطف می کنید.
    اگر خودتان سایتی دارید لطفا در آنجا آپلود کنید و از طریق این سایت یا هر سایت دیگر اطلاع رسانی عمومی کنید
    من هم یا به صورت حضوری یا هر روش دیگر برای اطلاع رسانی آماده هستم.
  •  آره جون عمه ات. همه دیدن وقتی نون تو و هم پیاله هات آجر شد چطور موقع انتخابات از ترس ات شایعه پراکنی می کردی.
    پاسخ:
    با سلام خدمت خانم یا آقای مهین.
    هرچند نظر شما را خیلی مودبانه ندیدم، ولی به پاس احترامی که برای آزادی بیان قائل هستم، آنرا تایید کردم.
    لطفاً بفرماید اولاً این دلنوشته با انتخابات نظام مهندسی چه ارتباطی دارد؟
    ثانیاً چند فقره از نانهایی که قبل از آجر شدن به سفره من و هم پیاله هایم! آمده را صریحا معرفی بفرمایید.
    ثالثا بفرمایید چه شایعه پراکنی توسط اینجانب، آنهم در حالت ترس!، انجام گرفته است؟
    منتظر پاسخهای صریح جنابعالی هستم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی